صفحات

عزت الله دهقان و هفت مسئله اساسی دورود

تا ساعاتی دیگر عمر مجلس هفتم تمام می شود و مجلس هشتم کار خود را آغاز می کند. آقای عزت الله دهقان به جای آقای حسین پاپی بر کرسی قرمز رنگ نمایندگی دورود و ازنا تکیه می زند. ضمن تشکر از آقای پاپی که یقین می دانیم دلسوزانه آنچه در توان داشت برای آبادانی حوزه انتخابیه اش بکار بست اینک برای آقای دهقان نیز آرزوی موفقیت داریم. به هر حال رقابتها و دعواهای انتخاباتی را پشت سر گذاشته ایم و باید همه ما شخص منتخب را یاری نماییم و دعواهای انتخاباتی را فراموش کنیم که البته این کار شهامت می خواهد. فرد منتخب هم شرعا موظف است زمینه استفاده از نظرات و پیشنهادات را فارغ از طیف بندی های سیاسی فراهم کند و جو دوستی و تفاهم را ایجاد نماید. حضرت علی (ع) از مردم می خواهد که اورا نصیحت و راهنمایی کنند و آنها را از چاپلوسی برحذر می دارد.

و اما هفت مسئله اساسی شهر دورود:

1- مسئله اشتغال:

اولین و اساسی ترین مشکل مردم دورود مسئله بیکاری جوانان است. لرستان اولین نرخ بیکاری در کشور را دارند. در این میان دورود یکی از بالاترین آمار را دارد. بگفته رئیس اداره کار دورود نرخ بیکاری شهرستان دورود 30 درصد اعلام شده است (لینک) در حالیکه نرخ بیکاری کشور 12 درصد اعلام شده است. سی سال قبل وقتی که جمعیت دورود حدود بیست هزار نفر بود از نظر اشتغال مشکلی نداشتیم چون آن موقع کارخانه سیمان و فارسیت داشتیم، صنایع دفاع داشتیم، راه آهن هم داشتیم. اما حالا که جمعیت شهری دورود از مرز یکصد و بیست هزار نفر فراتر رفته است هیچ تغییری در فرصتهای شغلی ایجاد نشده است. در سی سال اخیر فقط تعدای کارگاه سنگبری احداث شده است آن هم توسط بخش خصوصی. وضعیت اشتغال جوانان دورودی در حالت بحرانی یا اورژانسی است.


2- رفع آلودگی کارخانه سیمان:
حسین پاپی اخیرا کلنگ احداث یک کارخانه جدید سیمان را در دورود زد ظاهرا با ساخت کارخانه جدید فازهای قدیمی کارخانه سیمان (که آلودگی زیاد دارند) تعطیل می شوند یا شاید قرار است کارخانه سیمان بطور کلی به خارج شهر منتقل شود. اما این طرح فعلا بر روی کاغذ مانده و یک موافقت اصولی بیش نیست و اگر پیگیری نشود بجای کلنگ خار می روید! یکی از آرزوهای دیرینه مردم دورود رفع آلودگی کارخانه سیمان است که علاوه برایجاد بیماریها، چهره زشتی به شهر ما داده است و سایر زیباییها و استعدادهای شهر از جمله استعداد توریستی رازیر سوال برده است.

3- انتقال کمربندی به خارج شهر:
هم اکنون مهمترین معضل ترافیکی شهر دورود عبور کمربندی از وسط شهر است. روزانه هزاران اتومبیل غول پیکر که متعلق به شهر ما نیستند و لزومی ندارد شهر ما محل تاخت و تاز آنها باشد از وسط شهر عبور می کنند و آرامش و امنیت را از مردم می گیرند و آلودگی صوتی و هوای شهر را بدنبال دارند. ضمن آنکه مهمترین عامل مرگ و میر ناشی از تصادفات همین کمربندی است. بعلاوه وقتی شهر جولانگاه هزاران راننده ناشناس بیگانه باشد امنیت خانواده ها به خطر می افتد. (مشکل جاده های خارج شهری ازجمله جاده ازنا به اراک هم از عوامل تلفات رانندگی مردم دورود وازنا است)

4- مسئله فاضلاب:
فاضلاب شهر دورود از دیرباز به رودخانه تیره یا دز وارد می شود. در ایامی که آب رودخانه کم است بیش از پنجاه درصد آب رودخانه را فاضلاب شهری تشکیل می دهد و منظره بسیار زشتی ایجاد می گردد. در همه جای دنیا وجود یک رودخانه دائمی در وسط شهر فرصت گرانبهایی برای زیبایی و آبادانی است. مثلا زاینده رود اصفهان مهمترین عامل زیبایی و آبادانی این شهر است. اما همین عامل در شهر ما مایه زشتیها و بیماریها و آلودگی هاست. ظاهرا شهرداری سالهاست که طرحی برای دفن فاضلاب شهری دارد اما این طرح با بودجه شهرداری انجام پذیر نیست و عنایت ملی را می طلبد.

5- مشکلات درمانی:
حدودا بیش از بیست سال قبل بیمارستان هفتم تیر در دورود احداث شد که برای جمعیت همان موقع دورود کفایت نمی کرد تا چه رسد به جمعیت چندین برابر شده امروزی. مردم ما ناچارند علاوه بر رنج بیماری رنج آوارگی در شهرهای خرم آباد بروجرد و تهران و... را نیز متحمل شوند و کنایه ها و توهینهای مبنی براینکه چرا شهر خودتان فلان بیمارستان یافلان تجهیزات را ندارد را بجان بخرند. آیا وقت آن نرسیده که یک بیمارستان مجهز دیگر در دورود احداث شود؟ انتظار می رود آقای دهقان این معضل اساسی را بطور جدی پیگیری کند.

6- مسئله توریسم:
به همت شهرداری دورود اخیرا تبلیغات گسترده ای برای معرفی دورود به عتوان پایتخت طبیعی ایران انجام شده است. این حرف گزافی نیست و ما سند و مدرک هم داریم. وجود زیباترین آبشار های ایران، زیبا ترین دریاچه، قله های پوشیده از برف دائمی، جنگلهای سرسبز، رودخانه ها و سرابهای دائمی فراوان و طبیعت زیبای از استعداد فوق العاده توریسم منطقه حکایت دارد. در حالیکه توریسم پردرآمدترین صنعت دنیا پس از تجارت اسلحه است باید بکوشیم جایگاه واقعی خود را بیابیم شاید آسانترین راه برای رفع مشکل بیکاری جوانان سرمایه گذاری و توجه به این بخش باشد. موقعیت جغرافیایی خوب دورود در نزدیکی به تهران، اصفهان، اهواز، قم و کشورهای عربی و همچنین امکان تردد با راه آهن زمینه را برای این صنعت فراهم نموده است. اخیرا شهرداری دورود پروژه عظیم بابا هور را در قسمت بالای شهر آغاز نموده است که مطابق پلاکاردهای تبلیغاتی دارای هتل، استخر شنا، پیست قایقرانی، تله کابین و ... است و دو هزار فرصت شغلی مستقیم را ایجاد می کند! که البته حرف بزرگی است و روی کاغذ هم سنگین به نظر می آید. اما امکان پذیر است.

7- ساخت وساز ساختمانهای فرسوده:
زلزله علی رغم خسارتهایی که داشت برای مردم دورود و بروجرد مایه خیر و برکت هم شد. هم اکنون مردم با کمک وامهای مناسب، ساختمانهای فرسوده شان را تخریب می کنند و بجای آنها بناهای مستحکمتر احداث می نمایند و این کار روند خوبی پیدا کرده است و جنب و جوشی در شهر آغاز شده است. مشکل بیکاری بسیاری از کارگران ساختمانی دورود (که قبلا ناچار به ترک وطن و کار در شهرهایی چون تهران و اهواز بودند) موقتا رفع شده است. بازار مصالح ساختمانی رونق گرفته و بسیاری از مردم از بازاری تا راننده و تعمیر کار و... سود میبرند. اگر این روند ساخت و ساز تا چند سال دیگر ادامه پیدا کند چهره شهر ما متحول می شود. اما این روند شکننده است و هر لحظه ممکن است با یک بخشنامه جدید یا یک تصمیم ناگهانی متوقف شود. از آقای دهقان می خواهیم پیگیر این موضوع باشد و با برداشتن موانع این روند را سرعت ببخشد.

این هفت مسئله اساسی دورود همانند هفت خوان رستم برسر راه آقای دهقان قرار گرفته اند. البته دوره پهلوانان افسانه ای دیگر گذشته است و بی انصافی است اگر انتظار داشته باشیم که آقای دهقان به تنهایی از این هفت خوان بگذرد. بلکه باید با همکاری و همدلی عموم مردم و مسئولین این امر محقق گردد. نقش آقای دهقان در ایجاد چنان جو همکاری و همدلی مهم و موثر است. و امید است جو دوستی و تفاهم ایجاد شود. تا پایان دوره دوره آقای دهقان وقت زیادی باقی نمانده چیزی حدود هزار و چهارصد روز یا به عبارتی سی و چهار هزار ساعت!

خواب خوشی برای دورود و لرستان دیده ام

گفتگوی اختصاصی لرنا با محسن منصوری عکاس حرفه ای طبیعت لرستان

محسن منصوری عکاس حرفه ای طبیعت لرستان است. او برای گرفتن یک عکس از مناظر طبیعی لرستان روزها و شبها و هفته ها و ماهها و گاهی سالها تلاش می کند. برای مصاحبه با او به گالری یا نمایشگاه عکس او در طبقه دوم یک پاساژ در خیابان شریعتی دورود می روم. با خوشرویی و تواضعی که ازبزرگی او حکایت می کند از ما استقبال می کند. نگاهی به اطراف می کنم و قابهای عکسهای زیبای مناظر طبیعی لرستان که روی دیوار نصب شده اند مرا همانند هر بیننده ای به وجد و حیرت می آورد. به یاد این خبر می افتم :«امروزه توریسم پردرآمدترین صنعت دنیا پس از تجارت اسلحه است» آیا لرستان با وجود طبیعت زیبا، موقعیت جغرافیایی خوب و بارندگی فراوان و... جایگاه شایسته خود را در صنعت جهانگردی کسب نموده است؟ این مصاحبه با مصاحبه های دیگرم فرق دارد، در طول مصاحبه بارها تحت تاثیر حرفها و ناگفته های آقای منصوری قرار می گیرم. آقای منصوری سخنور خوبی هم هست. شاید خوب حرف زدن را از عکسهایش آموخته باشد.

لطفا خودتان را معرفی کنید:
محسن منصوری هستم. 44 سال سن دارم. در در خیابان مهران دورود واقع در محله ترشاب سابق متولد شدم. بطور حرفه ای عکاس طبیعت لرستان بوي‍ژه دورود هستم.
کی و چگونه به عکاسی طبیعت پرداختی ؟
تا انجا که یاد دارم از کودکی و بطور ذاتی عاشق طبیعت بودم. و خدا را شکر در منطقه و شهری متولد شدم که طبیعت خدادادی زیبایی داشت و دارد. آن روزها خانه ما رو به کوه زیبای پریز و اشترانکوه بود و من همیشه ارزو داشتم که روزی از پریز عکس زیبایی بگیرم و از همان روزهاي كودكي کادربندی صحنه هاي زيباي كوهستاني را در ذهنم تمرین می کردم.
عکاس طبیعت در گذشته هم تنها شغل شما بوده است ؟
در آغاز جوانی در چند شرکت کار می کردم اما هیچگاه از طبیعت فاصله نگرفتم وهمواره آرزو داشتم كه عكاس طبيعت باشم و با سرمایه ای که کسب کردم در حدود سال 64 دوربین نسبتا خوبی تهیه کردم و بطور حرفه ای به عکاسی طبیعت لرستان پرداختم
از شغل و حرفه ات راضی هستی؟
من عاشق کارم هستم و از عکاسی طبیعت لذت می برم و از این بابت احساس خوشبختي مي كنم و خودم را ثروتمند ترین مردم به حساب می آورم. خوشحالم كه در حرفه ام موفق شده ام عکسهایم در همه جا در لرستان، ايران و حتي اروپا و آمريكا هم مورد استقبال عمومي قرار گرفته اند. و خوشحالم از اينكه گام كوچكي در معرفي زادگاهم برداشته ام و به همشهريانم خدكت نموده ام. اما از نظر مادی خیر وضع خوبی ندارم. مثلا گالری عکس من که هویت شهر و استان ماست در طبقه دوم یک پاساژ در انزوا است و فضای مناسبی برای بازدید همشهریان و توریستهاي ايراني و خارجي نيست. برخي از توريستهاي ايراني و خارجي وقتي به دفتر من مراجعه مي كننداز ديدن امكانات محدود ما تعجب مي كنند. تنها وسیله نقلیه من یک دوچرخه است. بیمه هم ندارم.
چقدر برای گرفتن یک عکس زحمت می کشید.
با یک مثال به این سوال شما جواب می دهم. هزارا ن شاعر آمدند و شعر گفتند و رفتند. اما چرا غزلهای حافظ و مولوی و سعدی ماندگار شدندو از دیگر شاعران چیزی باقی نمانده است؟ من برای بعضی از عکسهایم بیش از سه سال وقت گذاشته ام. مثلا برای یک عکس از پریز در سال اول در مناسبترین ایام و حالت نوری غبار منطقه را گرفت و سال بعد هم بارندگی کم بود تا بالاخره در سال سوم من آن عکسی را که می خواستم را شکار کردم و حالا شما ملاحظه می کنید. من به عنوان عکاس حرفه اي طبيعت باید تصویری را جلوی چشم بیننده قرار دهم که فرا تر از ذهن او باشد و اگر تصویر معمولی را ارائه بدهم که هنری نکرده ام. من باید عکسی را از دریاچه گهر بگیرم که وقتی یک نفر آن را می بیند مجذوب و علاقمند شود و واقعا لذت ببرد. گاهی یک عکس می تواند بیشتر از یک کتاب به بیننده اطلاعات بدهد.
برای گرفتن یک عکس چه مدت وقت صرف می کنید؟
من فکر می کنم حداقل 18 روز. مثلا الان مدت دو سال است که نقشه دارم که از منطقه گورکش عکس بگیرم، باید همه شرایط فراهم بشود تا عکس مناسبی بگیرم. برای من مهم نیست که چقدر وقت صرف یک عکس می شود. من احساس می کنم اگر عکس ضعیفی در معرض دید مخاطب قرار بدهم به شعور او توهین کرده ام. من مخاطبم را خیلی با شعور می دانم حتی با شعورتر از خودم. حق او خیلی بالاتر از اینهاست.
چه فرقی بین عکاس حرفه ای و آماتور وجود دارد؟
خیلی ها به دامان طبیعت می روند و نهاری هم می خورند و گاهی شب هم می مانند و گاهی تفریحی عکس هم می گیرند اما رسالتی که بر دوش یک عکاس حرفه ای است فرق دارد ما نسبت به آن منظره مدیون هستیم و نباید کوتاهی بکنیم. مثلا اگر من می خواهم کوه قارون را در یک عکس به تصویر بکشم باید در اوج صلابت زیبایی و شکوفایی و در طلایی ترین شرایط نوری و مناسب ترین وقت و شرایط باشد تا وظیفه ام را را انجام داده باشم و این عکس قارون هر بیننده ای را به وجد بیاورد تا مثل یک غزل حافظ ماندگار شود.
تاکنون در چه نمایشکاهها یی شرکت کرده اید و چه افتخاراتی راکسب نموده اید.
عکسهایم را در شهر های مختلف ایران ازجمله تهران، اصفهان و شیراز نمایش داده ام. در نمایشگاههای کشورهای اروپایی و آمریکا هم عکسهایم مورد استقبال قرار گرفتند. مثلا در نمایشگاهی در سانفرانسیسکو آمریکا یک غرفه بطور کامل به نام لرستان اختصاص یافت و تعداد پنجاه پوستر از عکسهای من نمایش داده شد. البته من خودم به علت بضاعت مالی ضعیفم هنوز به خارج کشور سفر نکرده ام. کسی که زحمت شرکت عکسهای من در نمایشگاه سانفرانسیسکو را کشیده بود از استقبال چشمگیر عمومی از غرفه لرستان خبر می داد.
طبیعت لرستان از دید شما چگونه است؟
لرستان یک گنجینه و کلکسیونی از تمام زیباییهاست. امسال به همت شهردار دلسوز دورود کارهای خوبی برای معرفی این توانمندیها به مسافران نوروزی و مردم لرستان انجام شد و پوسترهای بزرگ و زیبایی در جاهای مختلف شهر به نمایش گذاشته شد بر روی انها نوشته شده بود « دورود پایتخت طبیعت ایران». اميدوارم نتيجه اين اقدام بجا را در سالهاي آينده ببينيم. ما گزاف نگفتیم و با سند هم این را ثابت می کنیم. ما زیبا ترین دریاچه ایران (گهر)، زیبا ترین آبشارهای ایران زیبا ترین دره ایران (دره نی گاه) زیبا ترین دشت گل (دشت لاله های واژگون) زیبا ترین رودخانه ها و سرابها و همچنین کوههای بسیار زیبا و پوشیده از برف دائمی را داریم. بهترین انواع پوشش کیاهی و جنگلی را داریم. کدام منطقه ایرا ن تمام این زیباییها را یکجا دارد؟ اما متاسفانه روی همه این ظرفیتها و استعدادها کار نکرده ایم. به جرات می گویم شاید تنها کسی باشم که عمر و زندگی اش را روی به تصوير كشيدن و معرفي اين استعدادها و قابليتها گذاشته است.
چه طرح و برنامه ای برای آینده دارید؟
تا زمانی که جان در بدن دارم یک ذره از اهدافم عقب نشینی نخواهم کرد. صادقانه بگویم خواب خوشی برای لرستان و بخصوص دورود دیده ام خیلی خواب شیرینی که نمی توان الان توصیف کنم امیدوارم این عمر را داشته باشم تا این خواب محقق شود. یک بخشی از این خواب دست خودم است و باید خودم آن را محقق کنم و بخش دیگری دست کسانی مثل شما و مسئولان و سایر شهروندان و هم استاني هاست.
آيا مردم و مسئولين از كارهاي شما استقبال مي كنند و شما را حمايت مي كنند؟
مردم ما انصافا خیلی به من لطف دارند. و هرکجا که من را می بینند در خیابان، داخل تاکسی، داخل قطار، در صف نان به من ابراز محبت می کنند. این بزرگترین سود و سرمایه من هست. من اگر همین نان خالی هم گیرم نیایددست از خدمت به این مردم نمی کشم و با چنگ و دندان هم شده کارم را ادامه خواهم داد. من واقعا بدهکار این مردم هستم و در مقابل لطف آنها کاری نکرده ام.
و مسئولین چطور؟ آيا شما را حمايت و تشويق مي كنند؟
مسئولین فرق دارند، آنها کار دستشان است و واقعا مسئول هستند از آنها توقع دارم. مثلا من دغدغه شغل دارم. من بسیجی وار و با تمام عمرم و وجودم برای معرفی و تبلیغ شهر و استانم شبانه روز کار می کنم گاهی برای یک عکس ماهها در سخت ترین شراتیط سرما و گرما و.. کوهستان وقت و انرژی می گذارم اما بیمه نیستم مثلا همين زمستان گذشته 29 روز در سرماي زير 50 درجه در درياچه گهر مشغول عكاسي بودم و يكي از بهترين دوربينهايم در اثر سرماي شديد متلاشي شد. اگر در راستای کارم که خیلی هم پر خطر است یک اتفاقي برايم بیفتد هیچکس مرا حمایت نمی کند. من خیلی خوشحال می شوم اگر روزی یک مسئول شهر یا استان از من احوالی بپرسد مثلا با یک بسته شیرینی از همین در بیاید و به ما سر بزند این برای ما دلگرمی و تشویق بزرگی است. کاری که خیلی از مردم می کنند منتها از مسئولین توقع بیشتر هست. من الان دغدغه این را دارم که سر ماه کرایه این مغازه را بپردازم و در شان خودم نمی دانم که به کسی رو بیندازم. اغراق نمی کنم اما من به تنهایی به اندازه چندین کارمند دولت یا شاید یه اندازه یک اداره عریض و طویل به زادگاهم و همشهریانم خدمت می کنم و اگر خدای ناکرده نصف این تلاش رادر کارهای اقتصادی حلال صرف می کردم الان وضعم این نبود. از مسئولین شهر دورود و استان لرستان انتظار دارم برای یک بار هم که شده به گالری عکس من سر بزنند و اگر دیدند آثار من ارزش ندارند بروند و پشت سرشان را هم نگاه نکنند. کار من که سیاسی نیست و یک کار اهورایی و خدایی است و به هیچ جناح و باند سیاسی وابسته نیست.
چه کسانی از مسئولین تا کنون شما را حمایت کرده اند یا با شما همکاری لازم را داشته اند.
آقای منوچهر حاجیوند شهردار با ذوق و دلسوز دورود که از شما می خواهم تشکر ویژه من را به ایشان ابلاغ کنید . همچنین اقای محسن غلامزاده رئیس شورای شهر دورود. آقای مجید کیانپور شهردار سابق دورود هم خیلی به معرفی شهر دورود توجه داشت و قابهای عکسی از طبیعت دورود را در ساختمان شهرداری دورود نصب کرد و ان روزها خیلی مایه دلگرمی و تشویق ما شد.
فرمانداری، آموزش و پرورش، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر ادارات شهر دورود چی ؟
متاسفانه خیر. وا قعا چی می شد اگر فرماندار یا رئیس اداره آموزش و پرورش دورود یا فلان مسئول شهر هم در اوقات فراغت به اینجا سری بزنند تا از ديدن اين مناظر طبيعت لذت ببرند. یا شايد هم تابلویی از طبیعت دورود در اداره شان یا در دفتر کارشان نصب کنند تا مردم ما با اعتماد بنفس به شهر و منطقه زیبایشان افتخار کنند. گاهی یک عکس هم به اندازه یک کتاب یا مقاله روی فکر و فرهنگ و اعتماد بنفس و روحیه ما اثر می گذارد. و بچه های هنرمند عکاس ما هم با دلگرمی به کارشان ادامه بدهند.
ولی عکسهای شما در فرمانداری دورود موجود است.
آن عکسها را هم مجید کیانپور شهردار سابق در فرمانداری نصب کردند.
مسئولان استان و استانداری چطور؟
بله آقای بازوند معاون استاندار واقعا عاشق لرستان و خدمت به مردم بود. وجود چنان مدير توانمندي براي لرستان مايه افتخار است. وقتی که برای اولین بار مجید کیانپور شهردار سابق دورود من را به آقای بازوند معرفی کرد او همانند یک برادر مرا در بغل گرفت و همیشه از احوال ما جویا می شد. کار عکاسی مناطق زلزله زده دورود را آقای بازوند به من محول ساخت و من هم عکسهایی را تهیه کردم و کمک خوبی به مجموعه ما شد. از همين جا به او سلام مي رسانم و تشكر مي كنم.
آیا کسی هست که کار شما را ادامه بدهد مثلا شاگردی هم دارید که بعد از شما به عکاسی حرفه ای طبیعت لرستان بپردازد؟
بله هومن کلیوند خوب دارد کار می کند و خیلی هم با استعداد و سلیقه است.
هومن چند سال دارد؟
جوان است حدود بیست و چند سال دارد
سایر شاگردان چطور؟
همه بچه هایی که اینجا با من کار می کنند به عکاسی طبیعت علاقمند هستند و من همه را تشویق می کنم.
نام چند نفر را ذکر می کنید؟
محمد کردی هم خوب کار می کند و خیلی هم استعداد دارد. فرزاد مرادی هم هست که بیشتر زحمت کارگردانی و مدیریت این گالری بر دوش اوست. همچنین محمد یاراحمدی و دوستان دیگر. من مطمئنم آتشی را که روشن کرده ام بعد از خودم خاموش نخواهد شد.
شما هیج وقت به عنوان عکاس بازاری کار کرده اید مثلا عکس پرسنلی 3در4 و ... گرفته اید.
خیر. علاقه و عشق من عکاسی طبیعت است. و هرگز به خاطر پول از کسی يا حتي از طبيعت عکس نگرفته ام و نمی گیرم.
شما هفته ها و ماهها و سالها در طبیعت و مشغول عکاسی بوده اید. حتما خاطرات جالب زیادی هم دارید؟
بله کار ما همه اش خاطره است مثلا یک روز در دره نی گاه در حال تهیه یک عکس از یک سوژه بودم تا فراهم شدن شرایط نوری مناسب حدود یک ساعت وقت داشتم و چون خسته بودم خواستم چرتی بزنم و استراحت کوتاهی بکنم اما خوابم برد و وقتی بیدار شدم دیدم هوا تاریک شده و مجبور شدم چند شبانه روز دیگر هم بمانم تا شرایط نوری مناسب فراهم شود. و همان شب وار کیسه خوابم شدم و همان لحظه اول احساس کردم چیزی داخل کیسه خواب من است اما آنقدر خسته بودم که بدون توجه خوابیدم و صبح وقتی که بیدار شدم دیدم یک عقرب بزرگ و خطرناک داخل کیسه بود.
آن عقرب را کشتی یا نه؟
خیر به هیچ وجه. هرگز
تا حالا از هیچ حیوان وحشی مثل مار و عقرب و گرگ و.. گزندی به شما رسیده؟
خیر اصلا- من فکر می کنم وقتی کسی زیاد در طبیعت باشد و قصد او تخریب و آزار و اذیت دیگر موجودات نباشد یک امواجی از بدن او مرتعش می شود که همه طبیعت و از جمله حیوانات وحشی او را خودی می دانند اما اگر کسی با اندیشه و نیت منفی به طبیعت برود فرکانسها و امواج دیگری از او ساطع می شود و حیوانات وطبیعت هم با او دشمنی می کنند. من انواع و اقسام حیوانات را دیده ام اما از هیچکدام گزندی هم به من رسیده است. اما در زندگی از آدمیزاد ضربه خورده ام.
فرمودید در سرمای شدید زمستان گذشته شما در دریاچه گهر در اشترانکوه بودید
بله به مدت 29 روز تمام و یکی از دوربینهای عکاسی ام به دلیل سرمای زیاد متلاشی شد. خوشبختانه دوربین دیگرم به فریادم رسید و توانستم عکسی که می خواستم را بگیرم.
نام دوربین شما چه بود؟
مامیا آر زد (RZ) 67
چقدر قیمت این دوربین بود؟
حدود پنج میلیون تومان.
راستی شما هیچ وقت عکسهایتان را در کامپیوتر و با فوتوشاپ یا برنامه دیگری دستکاری می کنید.
خیر. هرگز هرگز. چون در آن صورت آن عکس واقعی نیست. و اگر این کار را بکنم به خودم و مخاطبانم دروغ گفته ام و به شعور مردم توهین کرده ام. شاید هم هیچ وقت و در هیچ دادگاهی فاش نشود اما هنرمند نیستم و کار خودم را با تقلب خراب کرده ام. من اصلا فوتوشاپ بلد نیستم و اشنایی من با کامپیوتر خیلی کم است. این که هنر نیست که کسی برود یک قله ای از هیمالیا و یک دره را از آلپ و دریاچه ای را از آمریکا بیاورد و با هم ست بکند و بگوید این دریاچه گهر و آن اشترنکوه و این یکی هم دره نی گاه است. من گاهی برای شرایط نوری مناسب یا یک لکه ابر یا رفع غبار محلی منطقه عکاسی ام هفته ها در کوه منتظر می نشینم. من با عکسهایم زندگی می کنم و آنها را مثل بچه خودم دوست داشتنی و طبیعی می خواهم و فکر می کنم اگر موفقیتی داشته ام بخاطر همین است که عکسهای من با زبان صادقانه حرف می زنند و نیازی به تبلیغ ندارند.
از اينكه در اين مصاحبه شركت كرديد سپاسگذارم.
من هم از شما تشكر مي كنم

فتح اله حسنوند: پروژه راه آهن دورود-خرم‌آباد هنوز اجرايي نشده است


به گزارش خبرنگار امور مجلس خبرگزاري فارس، فتح‌الله حسنوند نماينده مردم خرم‌آباد در مجلس شوراي اسلامي به عنوان ناطق اول پيش از دستور امروز (يكشنبه) مجلس، حضور پرشور مردم را در انتخابات مجلس هشتم تيري بر قلب دشمنان انقلاب دانست و گفت: متأسفانه بعد از گذشت 5 ماه از دستور رئيس جمهور به وزراي صنايع و معادن و راه و ترابري هنوز پروژه راه آهن دورود-خرم آباد اجرايي نشده است.
حسنوند در ادامه با بيان اين كه برخي پروژه‌ها در حوزه انتخابيه‌اش به پيگيري نياز دارد، از رئيس‌جمهور پيگيري جهت اجرايي شدن و اتمام پروژه راه‌آهن درود - خرم‌آباد، مجتمع پتروشيمي خرم‌آباد، كارخانه سيمان خرم اباد و...را خواستار شد. نماينده خرم آباد از محرابيان وزير صنايع و معادن خواست تا همكاري لازم را براي تسريع در اتمام پروژه فولاد خرم آباد داشته باشد.
عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس با تأكيد بر لزوم تخصيص اعتبارات لازم در خصوص پروژه‌هاي نيمه‌ تمام و برخي كارخانجات در حوزه انتخابيه‌اش، برخي مشكلات اين حوزه انتخابيه از جمله مشكل گاز را يادآور و خواهان اعطاي اعتبارات لازم براي گازرساني به اين شهرها شد. وي همچنين ضمن ابلاغ مشكلات خرم‌آباد به وزيران مسكن، اقتصاد، نفت و علوم از رئيس جمهور خواست تا درباره بيكاري جوانان خرم‌آبادي و بخش‌هاي تابعه با توجه به اين كه بيكاري رتبه اول را در سطح كشور دارد، چاره‌انديشي كند. حسنوند همچنين خواهان توجه وزير آموزش و پرورش نسبت به معيشت و مسكن فرهنگيان شد.

زمين ورزشي چمن طبيعي بالاي شهر دورود را نجات دهيد

محله هاي جماران ، تنگ پريكش و حسين آباد دورود علي رغم جمعيت بسيار زياد (بيش از سي درصد جمعيت دورود) از هرگونه امكانات ورزشي محروم هستند. در قسمت بالاي محله تنگ پريكش يك زمين با چمن طبيعي دائمي ومسطح و مناسب براي ورزش وجود دارد كه بچه هاي اين محله ها از قديم الايام به ورزش در آنها پرداخته اند لكن گاهي قسمتهايي از اين زمين به زير كشت كشاورزي مي رود و با گرانتر شدن قيمت زمين در اين منطقه امكان ساخت و ساز در اين زمين وجود دارد و ممكن است اين نعمت طبيعي ارزشمند از دست جوانان و نوجوانان دورودي برود.

از شورای محترم شهر دورود ، شهردار محترم دورود و مديريت تربيت بدني دورود و تقاضا داریم: اولا مالكيت اين زمين (كه بطور طبيعي از قديم الايام كاربري ورزشي داشته است ) را مشخص و ثبت نمايند لازم به ذكر است اين زمين در محدوده كمربند سبز شهر قرار دارد وقاعدتا ساخت و ساز در آن ممنوع است.

ثانيا با خاكبرداري و مسطح كردن قسمتي از اين زمين آن را براي ورزش مناسب تر و هموارتر نمايند تا زمينه بروز استعدادهاي ورزشي جوانان اين منطقه كه از مناطق محروم دورود است، فراهم شود. البته بهترین کار احداث یک پارک در اینجا است زمین این منطقه بطور دائمی مرطوب است و یک چشمه در همین زمین جریان دارد.

کمبود امکانات رفاهی دریاچه گهر از چالشهای بزرگ گردشگری لرستان

در سال جاری اعتباری بالغ بر 100 میلیون تومان برای افزایش سرویسهای بهداشتی، بهسازی سیستم آبرسانی، ایجاد ایستگاه غریق نجات و تامین امنیت مسیر جاده دسترسی دریاچه در نظر گرفته شده است.ابراهیمی با تاکید بر تشکیل جلساتی در نیمه اول خرداد ماه به منظور تشریح راهکارهای لازم برای رفع مشکلات و کمبودها برای استقبال از گردشگران فصل تابستان، ابراز امیدواری کرد که تا قبل از شروع فصل گردشگری نسبت به رفع کمبودهای موجود در دریاچه گهر اقدام شود. متن کامل

تفرجگاه فرهنگی تفریحی باباهور دورود

بزرگترین طرح جامع تفریگاهی غرب کشور
به مساحت ۵۰۰ هکتار
هتل - شهربازی - مجموعه ورزشی - پارک صخره ای - استخر شنا - قایقرانی
با ایجاد بیش از هزار شغل مستقیم در شهرستان دورود اجرا خواهد شد
شهرداری و شورای اسلامی شهر دورود
آنچه را که در مطلب بالا و همچنین روی عکس مقابل مشاهده می کنید محتوی یک پوستر تبلیغاتی شهرداری دورود در ایام نوروز ۱۳۸۶ است که توجه هر بیننده مخصوصا مردم دورود را بر می انگیزد.
آیا این طرح اجرا خواهد شد یا خیر؟ امیدواریم به زودی شاهد عملیاتی شدن این طرح باشیم. لازم به ذکر است که هم اکنون که این مطلب را می نویسم یک دستگاه بلدوزر در محل دامنه کوه باباهور در حال کار کردن است که عکس آن را در زیر مشاهده می کنید.
در باره این مطلب باز هم خواهیم نوشت. از نظرات و نوشته های شما هم استقبال می کنیم.
منبع: لرنا

لرستان پس از ایلام مقام دوم در روند گرانی را کسب کرد!

تندترين روند گراني در مناطق كشور به ترتيب عبارتند از: ايلام، لرستان، همدان، قم، خراسان جنوبي ، خراسان شمالي، كرمانشاه، چهارمحال‌وبختياري و هرمزگان. قابل توجه آن‌كه در بين 9 استان يادشده، هفت استان محروم كشور قرار دارند كه نشان‌دهنده وارد شدن فشار بيشتر تورم بر اقشار محروم جامعه است.
بنا بر گزارش شاخص قيمت‌ها در بهمن‌ ماه گذشته كه به تازگي از سوي بانك مركزي منتشر شده، تهران جزو مناطقي است كه گراني در آن رشد كمتري دارد و بيشتر مردم مناطق محروم، جزو مناطقي هستند كه رشد قيمت‌ها در آنجا سريعتر از تهران بوده است.به گزارش خبرنگار «تابناک»، هم‌اكنون شاخص كل قيمت‌ها در تهران، عدد 155 بوده و اين شاخص تنها در سه استان سيستان‌وبلوچستان، بوشهر و سمنان، پايين‌تر از عدد 155 است.بنا بر اين گزارش، شاخص قيمت‌ها در استان سيستان‌وبلوچستان عدد 149، در استان بوشهر عدد 150 و در استان سمنان عدد 153 است كه به دليل پايين‌تر بودن نرخ رشد اجاره مسكن در اين دو استان، شاخص كل بهاي كالا و خدمات نسبت به بقيه استان‌ها پايين‌تر است.اما تندترين روند گراني در مناطق كشور به ترتيب عبارتند از: ايلام با شاخص قيمت 170، لرستان 168، همدان 167، قم 166، خراسان جنوبي 166 ، خراسان شمالي 165، كرمانشاه 164، چهارمحال‌وبختياري 163 و هرمزگان 162. قابل توجه آن‌كه در بين 9 استان يادشده، هفت استان محروم كشور قرار دارند كه نشان‌دهنده وارد شدن فشار بيشتر تورم بر اقشار محروم جامعه است.بنا بر گزارش بانك مركزي، شاخص قيمت در استان‌هاي تهران، گيلان، مازندران، كرمان، گلستان، كهكيلويه‌وبويراحمد، فارس، مركزي، كردستان، عدد 155 تا عدد 157 بوده و اين استان‌ها جزو استان‌هايي با رشد قيمت كندتر در كشور به شمار مي‌روند.9 استان باقيمانده كشور داراي شاخص قيمت بالاتر از 158 و پايينتر از 162 بوده و استان‌هاي متوسط كشور به شمار مي‌آيند.نكته جالب توجه آن‌كه برخلاف تبليغات انجام‌شده درباره وجود بحران مسكن كاذب در تهران، آمار بانك مركزي نشان مي‌دهد كه رشد قيمت اجاره‌بهاي مسكن در بيشتر استان‌هاي كشور، بيشتر از تهران بوده است و در حالي كه شاخص اجاره مسكن در تهران 165 است، اين شاخص در ايلام 214، خراسان جنوبي 209، لرستان 208، همدان 198 و چهارمحال‌وبختياري 191 است و در پانزده استان ديگر نيز عدد شاخص بهاي مسكن، بيش از تهران بوده و در مجموع رشد قيمت مسكن در سه سال گذشته، در بيست استان كشور از تهران بيشتر بوده است.
منبع : تابناک

خرم آباد-خبرگزاری ایسکانیوز:چشمه وقت ساعت یکی از تفرجگاه های لرستان در شهرستان دورود با دهلیزهای بسیار زیبا در کف و سقف غار، یکی از شگفت انگیزترین جلوه های طبیعت را در این استان به نمایش گذاشته است.به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران" ایسکانیوز" این چشمه در روستای عمارت در دامنه کوه پریز با ارتفاع 3060متر در قسمت جنوبی شهرستان دورود واقع شده که در مدت زمان معین سرشار از آب ودر مدت زمان دیگر کاملا خشک می گردد واین جوشش وبی آبی بطور متناوب همیشه ادامه دارد.
این چشمه در سه دوره عملکرد 40دقیقه آب آن کاملا قطع،وبرای 10دقیقه 50درصد از حجم آب بطور شگفت انگیز می جوشد وجریان دارد.سپس به مدت 45دقیقه آب آن بطور کامل قطع ودوباره برای 10دقیقه کمی بیشتر از دفعه قبل یعنی حدود 60تا70درصد حجم کل آب در چشمه جریان پیدا می کند.هم چنین حجم آب چشمه در بهار به اندازه یک رودخانه است وکف غار را که حدود 10متر پهنا دارد پر از آب وبه اندازه 20سانتیمتر از کف آن بالا می آید./


لرستان پس از ایلام مقام دوم در روند گرانی را کسب کرد!

تندترين روند گراني در مناطق كشور به ترتيب عبارتند از: ايلام، لرستان، همدان، قم، خراسان جنوبي ، خراسان شمالي، كرمانشاه، چهارمحال‌وبختياري و هرمزگان. قابل توجه آن‌كه در بين 9 استان يادشده، هفت استان محروم كشور قرار دارند كه نشان‌دهنده وارد شدن فشار بيشتر تورم بر اقشار محروم جامعه است.بنا بر گزارش شاخص قيمت‌ها در بهمن‌ ماه گذشته كه به تازگي از سوي بانك مركزي منتشر شده، تهران جزو مناطقي است كه گراني در آن رشد كمتري دارد و بيشتر مردم مناطق محروم، جزو مناطقي هستند كه رشد قيمت‌ها در آنجا سريعتر از تهران بوده است. متن کامل








اشترانکوه بام لرستان را بهتر بشناسیم

اشترانکوه از منطق کوهستانی منحصر به فرد لرستان است. این منطقه در سال 1340 (46 سال قبل) به عنوان منطقه شکارممنوع اعلام شد و در لیست مناطق حفاظت شده قرار گرفت. منطقه اشترانکوه کاملا کوهستانی و فاقد اراضی مسطح جهت کشت و زرع است.سن بوران مرتفع ترین قله اشترانکوه است با ارتفاع بیش از (4100 متر). یخچالهای دائمی وسرابها و تعداد فراوانی چشمه و دریاچه زیبای گهر از جاذبه های اشترانکوه در همه فصول به شمار می رود.منطقه اشترانکوه در تقسیم بندی نواحی جانوری به عنوان ناحیه پنجم جانوری ذکر شده و از نظر حیات وحش بسیار غنی است و با توجه به تنوع اقلیمی و توپوگرافی کاملا کوهستانی، دارای زیست گاههای مختلفی برای پستانداران بزرگ و کوچک است بطوری که اشترانکوه به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای بز و پازن (کل و بز) در غرب ایران شناخته شده است قوچ و میش و خرس قهوه ای گربه وحشی کفتار و گراز گرگ و روباه و شغال از دیگر پستانداران مهم و گونه های اصلی زاگرس هستند امتن کامل




آخرین اخبار از انتقال داماش به دورود
«بايد باور کنيم ايران تنها «تهران» نيست؛ کرمانشاه، همدان، لرستان و ساير مناطق کشور هم مي‌توانند در تمام زمينه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، ورزشي و... نفس بکشند.»عابديني - مديرعامل «داماش» که مشکلي براي انتقال تيم دسته اولي خود به دورود ندارد- با استاندار لرستان صحبت کرده و قول و قرارهايش را گذاشته است. بحث امکانات انجام بازي هم هر وقت حل شود، داماش به دورود مي‌رود و در اين شهرستان بازي مي‌کند.اما دانه‌درشت‌تر راه‌آهن است که فعلا در مورد شايعات سکوت کرده. هزينه‌هاي باشگاه‌داري فشار زيادي به راه‌آهن آورده و آنها مي‌خواهند به صورتي از شر اين هزينه‌هاي بدون بازگشت خلاص شوند؛ «ما هم حرف‌هايي شنيده‌ايم و احتمالا سال بعد راه‌آهن به لرستان مي‌رود






پارک ساحلی سپیددشت خلاصه طبیعت لرستان


...این پارک در محل اتصال دو رودخانه زز و تیره احداث شده است و همانند یک شبه جزیره، سه طرف آن درمحاصره آب است و فقط از یک طرف به خشکی راه دارد و با یک پل به سپییددشت وصل می شود. مهندسی زیبا و هنرمندانه این پارک به همراه طبیعت زیبای کوهستانی منطقه و وجود رودخانه های اطراف آن و همچنین جنگلهای طبیعی سرسبز فضای منحصر به فردی متن کامل






شاه میرزا مرادی مروارید اقیانوسها
پیرمردی لاغر اندام و نحیف, کم حرف, متواضع,قانع و صبور , گرچه در بیرون از مرزهای ایران بنام و مشهور بود اما در شهر خود کمتر مورد توجه مسوولان قرار گرفت. در اولین جشنواره موسیقی فجر شرکت و به کسب مقام اول و دیپلم افتخار نایل آمد. و همچنین در شهرهای مختلف از جمله تبریز,ارومیه,سنندج, و تهران به اجرای برنامه های سرنا نوازی پرداخت.استاد مرادی در سال 1370 به فستیوال آوینیون در کشور فرانسه راه یافت و در آنجا پس از اجرا ی چند برنامه مقام اول سازهای بادی جهان را کسب کرد و از طرف و از طرف منتقدین "مروارید اقیانوس" لقب گرفت و در سالهای متمادی در کشورهای فرانسه,انگلیس,اتریش, بلژیک, و آلمان به اجرای سرنا نوازی پرداخت و در تمام مراحل سرنا نوازی پسرش "رضا مرادی" وی را همراهی می کرد. متن کامل


مردم قطار محلی دورود سپیددشت به نام یوسف فلاح می شناسند

خبر راه اندازی قطار محلی دورود سپیددشت را خبرگزاریهای مختلف و ازجمله صدا و سیما اعلام نمودند اما هیچکدام به اراده مردی که زندگی اش را وقف این اقدام بزرگ نموده است اشاره نکرد. پایگاه خبری لرنا به پاس تلاش صادقانه یوسف فلاح می کوشد تا او را به مخاطبان خود معرفی کند تا شاید سرمشقی باشد برای همه ما که منتظر اقدام مسئولان برای رفع مشکلات نمانیم و خود شجاعانه پیگیری کنیم و گاهی با اعتراض و گاهی با نامه و .. مطالبات به حق را پیگیری کنیم
یوسف فلاح از کارکنان راه آهن منطقه پاپی را سالهاست که می شناسم او نامی آشنا در زمینه امور خیریه بخصوص در زمینه پیگیری مشکلات رفت و آمد مردم منطقه است. نام یوسف فلاح مردم منطقه پاپی را به یاد تلاشهای او در زمینه تردد مردم منطقه می اندازد.
قطار محلی دورود سپیددشت با همت یوسف فلاح یکی از اهالی منطقه و با پیگیریهای مستمر او بالاخره به ثمر نشست و مقرر شده است که این قطار در طول هر روز دوبار فاصله رفت و برگشت دورود تا سپیددشت را طی کند. مردم منطقه این قطار را با نام یوسف فلاح می شناسند.
یوسف فلاح همچنین تلاشهایی را در زمینه احداث جاده دورود به سپیددشت نموده است که این جاده هم اکنون در حال آماده شدن و احداث است.

خطرات عبور کمربندی از وسط شهر دورود

قرار گرفتن شهرستان دورود در مسیر جاده ترانزیت شمال و جنوب سرمایه گرانبهایی است که باید با بر نامه ریزی قدر این مزیت را بدانیم و از این عامل برای ترقی و پیشرفت شهرمان استفاده کنیم. اما هم اکنون این نعمت با ارزش خود مشکل ساز شده است. کمربندی از وسط شهر دورود می گذرد، یعنی هزاران ماشین سبک و سنگین از وسط شهر ما عبور می کنند و این امر مشکلات زیر را به دنبال دارد:
1- خطر تصادفات چند برابر شده است: در واقع شهر دورود به جای آنکه مکانی مناسب و امن برای زندگی مردم باشد تبدیل به جولانگاه ماشینهای سبک و سنگینی شده است که متعلق به شهر ما نیستند و لزومی ندارد شهر ما محل تاخت و تاز آنها باشدو لزومی ندارد شهر ما محل تاخت و تاز آنها باشد. دانش آموزی که هر روز باید از خیابان اصلی شهر عبور کند وپدری که برای امرار معاش باید هر روز پیاده یا سواره به محل کارش برود و مادری که دست بچه خردسالش را گرفته و می خواهد خرید خانه را انجام دهد و پیرزن یا پیرمردی که می خواهد در شهر گشتی بزند ناگهان با با ماشین های غول پیکری مواجه می شوند که بعضا راننده آنها به خاطر مسیر طولانی خواب آلود است و چرت میزند. خانواده های دورودی تصادفات و مصیبتهای دردناکی از این ماشینهای عبوری تجربه کرده اند. آیا هنوز وقت آن نرسیده که برای انتقال کمربندی به خارج شهر فکری بکنیم؟ اگر کمر بندی به خارج شهر انتقال یابد میزان تصادفات بسیار کمتر می شود و خیابانهای شهر ما امن تر و مطمئن تر می شوند. (بسیاری از این تصادفات بخاطر آن رخ می دهد که ماشینهای سنگین جلوی دید عابرین پیاده رانندها و موتور سوارها را می گیرند.)
2- آلودگی شهر: تردد هزاران اتومبیل سبک و سنگین از وسط شهر دورود آلودگی صوتی و هوا را به دنبال دارد. بعلاوه وجود کمربندی در داخل شهر موجب شده است که خیابان اصلی شهر دورود به جای آنکه مغازه های آن مایحتاج شهروندان دورودی را تامین کند مکانیکی ها و صافکاریها و تعوبض روغنی ها و... علاوه بر آلوده نمودن خیابان اصلی چهره و نمای نامناسبی از به شهر ما داده است. ما قبول داریم که کمربندی می تواند منبعی برا اشتغال و امرار معاش مردم باشد اما جای کمربندی و صنایع آلوده کننده آن در خارج شهر است نه وسط شهر.
3- مسئله امنیت: تردد هزاران راننده ناشناس و عبوری از وسط شهر ما بدون هیچگونه نظارت خطرات امنیتی برای خانواده ها بدنبال دارد. دختر دانش آموز یا خانمی که می خواهد از انگشته به میدان فرمانداری بیاید منتظر تاکسی در کنار خیابان می ماند ولی آیا هیچ تضمینی وجود دارد که ماشینی که در کنار او توقف می کند تاکسی داخل شهری و تحت نظارت تاکسی رانی دورود باشد؟
قرار گرفتن در مسیر تهران- خوزستان و خوزستان- اصفهان نعمت ارزشمندی برای شهر ماست که با برنامه ریزی صحیح از جمله انتقال کمربندی به خارج شهر منبع خیر و برکت خواهد شد. انتقال کمر بندی به حاشیه شهر موجب زیبایی و امنیت و خلوت شدن خیابانهای ما میشود و فضا برای گسترش بازار دورود را فراهم می نماید و بطور کلی شهر دورود را برای زندگی مناسب تر می گرداند.
از مسئولان محترم دورود از جمله 1- جناب آقای رشنو فرماندار بومی و 2- آقای منوچهر حاجیوند شهردار دورود و 3- ریاست محترم راه و ترابری دورود (درقالب رفع نقاط حادثه خیز و با جذب بودجه خاص وزارت راه و ترابری) انتظار داریم در راستای وظیفه مقدس خدمت رسانی انتقال کمربندی به خارج شهر دورود را در دستور کار خود قرار دهند. مسئول خوب کسی نیست که فقط به دنبال کارهایی باشد که جلوی چشم مردم است (مثل رنگ کردن جدولها و زدن پلاکاردهای تبلیغی در خیابانها که البته مخالف آنها نیستم) بلکه اگر به سراغ معضلات بزرگ مردم رفت کار بزرگی انجام داده است. می گویند شکار شیر سخت است اما اگر موفق شدی می گویند شیر را شکار کردی.
اسفندیار خدایی

حیاط 50 متری دبستان شهید پاپی دورود

احمد علی نریمانی:

سهم دانش آموزان دبستان شهيد پاپي دورود ازحياط مدرسه، تنها به اندازه ي ايستادن درمراسم آغازين، است طبيعت پرجنب وجوش وپرتحرك دانش آموزان دبستاني به فضاي باز و مناسب درمحيط آموزشي نيازمنداست .دانش آموزان اين مقطع ازدويدن ،پريدن وبازي كردن ،خسته نمي شوندوپيوسته درجنب وجوش وحركتندوازانجا كه انرژي جسمي زيادي دارندلذامانندافرادبزرگترآرامش وقرارندارند.انان اززندگي وياماندن درمحيط بسته احساس خستگي مي كنند متن کامل

اشترانکوه بام لرستان را بهتر بشناسیم



اشترانکوه از منطق کوهستانی منحصر به فرد لرستان است. این منطقه در سال 1340 (46 سال قبل) به عنوان منطقه شکارممنوع اعلام شد و در لیست مناطق حفاظت شده قرار گرفت. منطقه اشترانکوه کاملا کوهستانی و فاقد اراضی مسطح جهت کشت و زرع است.
سن بوران مرتفع ترین قله اشترانکوه است با ارتفاع بیش از (4100 متر). یخچالهای دائمی وسرابها و تعداد فراوانی چشمه و دریاچه زیبای گهر از جاذبه های اشترانکوه در همه فصول به شمار می رود.
منطقه اشترانکوه در تقسیم بندی نواحی جانوری به عنوان ناحیه پنجم جانوری ذکر شده و از نظر حیات وحش بسیار غنی است و با توجه به تنوع اقلیمی و توپوگرافی کاملا کوهستانی، دارای زیست گاههای مختلفی برای پستانداران بزرگ و کوچک است بطوری که اشترانکوه به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای بز و پازن (کل و بز) در غرب ایران شناخته شده است قوچ و میش و خرس قهوه ای گربه وحشی کفتار و گراز گرگ و روباه و شغال از دیگر پستانداران مهم و گونه های اصلی زاگرس هستند.
پرندگان زیادی همچون کبک معمولی کبک چیل بلدرچین باقرقره کبوتر چاهی قمری فاخته دلیجه شاهین عقاب طلایی و پرندگان مهاجر در فصول مختلف در این منطقه دیده می شود. کبک دری با ارزشترین پرنده منطقه و سمبل منطقه حفاظت شده اشترانکوه است.
از خزندگان نیز گونه های از سوسمارها مارمولک لاک پشت مهمیزدار و انواع مارها شناسایی شده اند، مارها اکثرا غیر سمی و بعضا نیمه سمی هستند. از مارهای سمی منطقه می توان افعی معمولی یا گرزه مار را نام بردکه بسیار خطرناک و کشنده است.
از ماهی های منطقه می توان سس ماهی زرده ماهی ماهی سیاه و سفید معمولی مه در رودخانه های منطقه دیده می شوند. سطح نسبتا وسیع دریاچه گهر امکان قایق رانی (پارویی) را در فصل تابستان دارد که در صورت فراهم شدن شرایط و امکانات لازم علاقمندان فراوانی را به خود جلب می کند. منبع: جغرافیای لرستان دوم دبیرستان صفحه 58

آخرین اخبار از انتقال داماش به دورود

مهدي شادماني:
حالا همدان سر خط است و بقيه مشق مي‌گيرند.«بايد باور کنيم ايران تنها «تهران» نيست؛ کرمانشاه، همدان، لرستان و ساير مناطق کشور هم مي‌توانند در تمام زمينه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، ورزشي و... نفس بکشند.»
سايت loor.ir اين را مي‌نويسد تا خوشحالي خود را بابت انتقال 2 تيم تهراني به لرستان نشان دهد. راه‌آهن به «خيبر راه‌آهن» تغيير نام مي‌دهد و به خرم‌آباد مي‌‌رود و تيم دسته اولي «داماش» بدون تغييري در نام در شهرستان دورود بازي مي‌کند. البته در اين انتقال‌ها لرستان تنها نيست که ظاهرا استان گلستان هم با انتقال صبا باتري صاحب تيم مي‌شود.
اين انتقال‌ها که لابد سال بعد انجام مي‌شود، به گفته مسئولان قرار است عدالت را در ورزش ايران برقرار کند؛ آن هم در ادامه انتقال تيم‌هاي تهراني به استان‌هاي ديگر. البته هيچ مسئولي دقيقا در مورد انتقال يک تيم به لرستان و گلستان و عادلانه بودن آن حرف نزده و حتي از صحبت‌هاي کيومرث‌ هاشمي‌- معاون محمد علي‌آبادي- اين‌گونه برمي‌‌آيد که سازمان تربيت بدني کاري به موضوع ندارد؛ «سازمان تربيت بدني به هيچ‌وجه در اين موضوع ورودي ندارد. تيم‌هايي که شما نام مي‌بريد خصوصي هستند و اگر انتقالي باشد، خودشان انجام مي‌دهند».
اما نمي‌توان حرف‌هاي رئيس سازمان تربيت‌بدني را فراموش کرد وقتي که مي‌گفت «از نظر من بايد همه استان‌ها در ليگ برتر تيم داشته باشند».
مي‌گفت: «تماشاگران روح فوتبالند و بدون آنها اين ورزش اصلا معنايي ندارد». حالا ورزشگاه پر مي‌شود، اين را نه مي‌شود انکار کرد و نه مي‌شود نقد کرد. ورزشگاه پر مي‌شود و 17بازي از ليگ برتر که قرار است در اين ورزشگاه پر برگزار شود، هيجان ديگري به خود مي‌بيند.
موضوع تيم پاس است؛ تيم پاس همدان و تماشاگران‌اش؛ تماشاگراني که تعدادشان تقريبا غيرقابل باور است. شايد قبلا مي‌شد حدس زد که شهر همدان از يک تيم ليگ برتري استقبال خوبي بکند اما امروز اين مسئله را مي‌شود ديد.

چند ساعت مانده به بازي، شهر درگير مي‌شود. اگر بازي خارج از خانه باشد که فعلا به بحث ما کاري ندارد، مردم پاي تلويزيون مي‌نشينند و در کوچه و خيابان تردد کم مي‌شود. اما جنب و جوش شهر را وقتي مي‌شود به چشم ديد که بازي خانگي باشد؛ جماعت کار و زندگي‌شان را ول مي‌کنند و به ورزشگاه مي‌روند تا تيمشان را تشويق کنند.
آنها و پرچم‌هاي سبزشان را به راحتي مي‌توان در خيابان‌هاي شهر تشخيص داد؛ چندين هزار نفر براي هر بازي، آن هم براي تيمي ‌که سال گذشته در تهران مجبور بود براي پر کردن سکوهاي ورزشگاه‌اش از سربازان نيروي انتظامي‌استفاده کند و حتي در بازي‌هاي خانگي‌اش هم ميهمان باشد. حالا همين تيم به راحتي چندين هزار نفر را در کنار خود مي‌بيند.
اما زيبايي داستان فقط به حمايت از يک تيم نيست که شور و شوق يک بازي، حال و هواي شهر را هم عوض مي‌کند. اين هم يعني برد دو‌سره؛ هم فوتبال هيجان پيدا مي‌کند و هم شهر دل‌مشغولي شيريني براي روزهاي تعطيل و نيمه‌تعطيل( روزهاي بازي) پيدا مي‌کند.ديگر صحبت از پاس تهران و قدمت 44ساله‌اش نيست و کسي هم زحمت اين را به خود نمي‌دهد که از انتقال اول فصل انتقاد کند. پاس الان در همدان است و طرفداران زيادي هم دارد.
يک مشکل کوچکبايد يکي پيدا شود و مشکل حضور 33 تيم در يک ليگ را حل کند و الّا براي داشتن ليگ برتري عادلانه، بقيه مشکلات خودشان حل مي‌شوند.
اولين مشکل براي اين کار جلب رضايت تيم‌هاي تهراني است. صاحب تيم هم اگر رضايت داشته باشد، کار را بايد در مرحله بعدي دانست؛ «در تهران غريب هستيم و اكثر هواداران تهراني طرفدار 2 تيم بزرگ پرسپوليس و استقلال هستند و ما براي پيداكردن هوادار بايد از تهران برويم».
عابديني - مديرعامل «داماش» که مشکلي براي انتقال تيم دسته اولي خود به دورود ندارد- با استاندار لرستان صحبت کرده و قول و قرارهايش را گذاشته است. بحث امکانات انجام بازي هم هر وقت حل شود، داماش به دورود مي‌رود و در اين شهرستان بازي مي‌کند.
اما دانه‌درشت‌تر راه‌آهن است که فعلا در مورد شايعات سکوت کرده. هزينه‌هاي باشگاه‌داري فشار زيادي به راه‌آهن آورده و آنها مي‌خواهند به صورتي از شر اين هزينه‌هاي بدون بازگشت خلاص شوند؛ «ما هم حرف‌هايي شنيده‌ايم و احتمالا سال بعد راه‌آهن به لرستان مي‌رود ولي مطمئن باشيد از هيچ‌کدام از مسئولان باشگاه حرفي در مورد انتقال نخواهيد شنيد. فعلا قرار است حرفي در اين مورد زده نشود».
يکي از نزديکان باشگاه اين را مي‌گويدکه ثابت کند شايعات در مورد انتقال راه‌آهن به لرستان هم شايعه نيست. اين تيم با رايزني‌هايي که نمايندگان شهر کرده‌اند به لرستان‌مي‌رود و به خيبر راه‌آهن لرستان تغيير نام مي‌دهد. آخرين تيمي هم که شايعه منتقل‌شدن‌اش پيچيده، صباباتري است.
شهرياري- مديرعامل کارخانه صباباتري- از اين سمت کنار مي‌رود. او البته در پست مديرعاملي باشگاه باقي مي‌ماند. مي‌گويند مدير جديد علاقه چنداني به اداره يک تيم فوتبال ندارد و اين‌گونه شايعات در مورد انتقال صباباتري به گلستان قوت مي‌گيرد. تکذيب، فعلا اولين و آخرين پاسخ قائم‌مقام مديرعامل به شايعه انتقال است؛ «باشگاه صبا باتري متعلق به وزارت دفاع است و متعلق به اين وزارتخانه هم باقي خواهد ماند».
وقتي نامه امضا نمي‌شودنامه انتقال يک باشگاه در بعد ورزشي کلا به 5 امضا احتياج دارد؛ رئيس هيات فوتبال مبدأ و مقصد، رئيس اداره تربيت بدني مبدأ و مقصد و رئيس فدراسيون فوتبال. در اين ميان 2 امضاي از خداخواسته پاي هر برگه هست که مربوط به تربيت‌بدني و هيأت فوتبال استان مقصد مي‌شود؛ پس مي‌ماند امضاي علي کفاشيان (رئيس فدراسيون فوتبال)، جمشيد تقي‌زاده (مدير تربيت بدني استان تهران) و شهبازي (رئيس هيأت فوتبال تهران)؛ «با واگذاري تيم‌هاي تهراني مخالفيم چرا که آنها اعتبار فوتبال پايتخت هستند».
و اين‌گونه امضاي نفر سوم حذف مي‌شود. البته حرف‌هاي او براساس قوانين موجود است و بعد از آن هم نفر دوم اعلام مي‌کند که حاضر به امضاي اين نامه نيست؛ «اگر قرار است نقل و انتقالي صورت گيرد، بايد در سطح تهران و با سرمايه‌گذاري بخش خصوصي باشد».
اين‌گونه، رئيس تربيت بدني تهران هم اعلام مي‌کند که حاضر نيست مجوز خروج باشگاهي را از تهران صادر کند. کار در همين شروع به بن‌بست مي‌رسد و اميد‌ها نااميد مي‌شود. حالا نامه انتقال تيم‌ها از تهران 2 امضا تا قانوني شدن کم دارد. البته لازم بودن اين 5‌امضا راهکاري است که در قانون براي جلوگيري از سوء‌استفاده از امتياز تيم‌هاي ليگ برتري درنظر گرفته شده است تا خداي ناکرده كسي از اين راه، درآمد و شهرت‌زايي براي خود نسازد.
با اين همه، تازه اين در صورتي است که رئيس فدراسيون فوتبال با انتقال موافق باشد. اما اين مسائل فقط در بعد ورزشي است و مشکلات ديگري هم وجود دارد که در خصوصي‌سازي و اجراي اصل44 خودنمايي مي‌کند.
اصل دست و پا گير«طبق برنامه سوم توسعه اقتصادي، انتقال باشگاه‌ها به نهادهاي دولتي ممنوع است»؛ اين جمله را محسن صفايي‌فراهاني مي‌گويد تا مشکل بعدي را در راه انتقال باشگاه‌ها از تهران به شهرستان‌ها معرفي کند. بحث کاملا اقتصادي و کسل‌کننده است اما قانون مي‌گويد اگر قرار است يک بنگاه دولتي يا خصوصي منتقل يا واگذار شود، بايد به بنگاه خصوصي ديگر باشد نه اينکه دوباره به دولت.
اما انتقال باشگاه‌ها به استاني ديگر مي‌شود مسير وارونه برخلاف کل سياست‌هاي کشور؛ يعني طبق اصل 44 تا فلان موعد بايد کل کشور خصوصي شود اما باشگاه‌هاي فوتبال در اين سير در حال دولتي و دولتي‌تر شدن هستند؛ چون نه بخش خصوصي در ايران توان تيم‌داري دارد و نه اينکه در استان‌هاي موردنظر کمترين امکاناتي براي تيمي‌ در حد ليگ برتر وجود دارد.
در اين ميان فقط مي‌ماند دولت که توانايي مالي فراهم کردن امکانات را دارد و به همين دليل است که معمولا استانداري‌ها در مراحل اوليه مذاكرات قرار مي‌گيرند. حالا مي‌شود يك‌ بار ديگر مرور کرد؛ انتقال تيم‌هاي تهراني به نهاد دولتي در استان‌هاي ديگر و كلماتي که بعدش قرار مي‌گيرد؛ «ممنوع است».
حالا اگر به هر زحمتي بتوانند از اين قسمت فرار کنند و بنگاهي نيمه خصوصي را بيابند، يک مشکل ديگر پيدا مي‌شود؛ متولي اصلي انتقال بنگاه‌هاي دولتي به‌خصوصي سازمان خصوصي‌سازي است و همه اين اتفاقات بايد از طريق اين سازمان رخ بدهد؛ ضمن اينکه قوانين سازمان خصوصي‌سازي براي واگذاري بنگاه‌هاي دولتي کاملا واضح و روشن است. اولين راه، مذاکره بين 2 بنگاه است که فقط در صورت ورشکسته شدن بنگاه دولتي صورت مي‌گيرد.
بين باشگاه‌ها هم براي انتقال، مذاکره صورت مي‌گيرد اما باشگاهي ورشکسته نشده تا اين مذاکرات قانوني باشد. دومين راه، اجاره دادن باشگاه‌هاست و سومين راه، واگذاري از طريق مزايده است و چهارمين راه، ورود به بورس.
اين 4 راه هم مي‌شود سد قانوني ديگر در برابر انتقال باشگاه‌ها. البته حتما لازم به توضيح نيست که اين 4 راه، از سوءاستفاده‌هاي اقتصادي جلوگيري مي‌کند.
همدان؛ سرمشق ديگراناوضاع خيلي پيچيده شده و در اين شرايط به نظر نمي‌رسد که انتقال هيچ باشگاهي از تهران ممکن باشد چون از هر طرف که وارد مي‌شوند قانون مخالف انجام چنين کاري است؛ لابد به اسم مردم، سوء‌استفاده‌هايي انجام مي‌گيرد.
اما اگر همدان سرمشق قرار گيرد، هيچ مشکلي وجود نخواهد داشت. مسئولان پاس همدان راهش را اعلام نکردند اما به راحتي توانستند 2امضاي کسرنامه را بگيرند. در آن روز‌ها که اداره تربيت بدني تهران مخالف انتقال بود، شايعه شد که رئيس‌اش در حال تغيير است؛ پس ناگهان تمام راه‌هاي غيرقانوني شکلي قانوني به خود گرفت و جمشيد تقي‌زاده به راحتي آب‌خوردن پاي نامه انتقال را امضا کرد.
بعد‌ها هم هيچ‌کس در مورد شايعه برکناري او چيزي نشنيد و خدا را شکر او هنوز مديرکل تربيت‌بدني تهران است. رئيس هيات فوتبال تهران هم با گفتن چنين جملاتي نامه را امضا کرد؛ «ما بحث قانون را مي‌کرديم. اين نامه 5 امضا احتياج داشت که الان دارد».
اين از بحث‌هاي ورزشي. و اما در بحث خصوصي‌سازي، شرکت غار عليصدر اعلام کرد که 40درصد از سهامش به باشگاه واگذار شده و بعد هم نام شرکت پتروشيمي ‌همدان سر زبان‌ها افتاد تا همه مطمئن باشند که يک بنگاه خصوصي باشگاه را اداره مي‌کند و مشکلي براي انتقال وجود نداشته است. اما هنوز همه مي‌دانند که بدون حمايت مالي استانداري همدان، چرخ تيم پاس نمي‌چرخد.
اگر استان‌هاي ديگر تا اين قسمت کار را بتوانند از پاس الگو بگيرند، نحوه واگذاري‌اش کار سختي نخواهد بود؛ چون به هر حال در واگذاري پاس تهران، نيروي انتظامي ‌اموال دولتي(منظور همان باشگاه است) را به يک شرکت هديه داد؛ در صورتي که هديه کردن اموال عمومي‌ کاري کاملا غيرقانوني است. پس استان‌هايي که قرار است هزينه انتقال تيم‌هاي ليگ برتري را بپردازند، ديگر نبايد از اين موضوعات پيش پا افتاده، غمي‌ به دل خود راه بدهند.

چشمه ای اسرار آمیز وقت ساعت در دورود لرستان

خرم آباد-خبرگزاری ایسکانیوز:چشمه وقت ساعت یکی از تفرجگاه های لرستان در شهرستان دورود با دهلیزهای بسیار زیبا در کف و سقف غار، یکی از شگفت انگیزترین جلوه های طبیعت را در این استان به نمایش گذاشته است.به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران" ایسکانیوز" این چشمه در روستای عمارت در دامنه کوه پریز با ارتفاع 3060متر در قسمت جنوبی شهرستان دورود واقع شده که در مدت زمان معین سرشار از آب ودر مدت زمان دیگر کاملا خشک می گردد واین جوشش وبی آبی بطور متناوب همیشه ادامه دارد.
این چشمه در سه دوره عملکرد 40دقیقه آب آن کاملا قطع،وبرای 10دقیقه 50درصد از حجم آب بطور شگفت انگیز می جوشد وجریان دارد.سپس به مدت 45دقیقه آب آن بطور کامل قطع ودوباره برای 10دقیقه کمی بیشتر از دفعه قبل یعنی حدود 60تا70درصد حجم کل آب در چشمه جریان پیدا می کند.هم چنین حجم آب چشمه در بهار به اندازه یک رودخانه است وکف غار را که حدود 10متر پهنا دارد پر از آب وبه اندازه 20سانتیمتر از کف آن بالا می آید./

کمبود امکانات رفاهی دریاچه گهر از چالشهای بزرگ گردشگری لرستان

خرم آباد - خبرگزاری مهر: رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان گفت: کمبود امکانات خدماتی و رفاهی در دریاچه گهر به یکی از چالشهای بزرگ گردشگری لرستان تبدیل شده است.

سیروس ابراهیمی در گفتگو با خبرنگار مهر در خرم آباد اظهار داشت: دریاچه گهر به لحاظ ارتفاع و اکوسیستم زیبای آن یکی از پدیده های کم نظیر جهان محسوب می شود و در سالهای اخیر مورد استقبال گردشگران فراوانی از داخل و خارج از کشور قرار گرفته است اما کمبود امکانات خدماتی و رفاهی در حاشیه این پدیده الهی به یکی از چالشهای جدی در بحث گردشگری استان تبدیل شده است.
وی تصریح کرد: حدود شش ماه است که طرح مطالعاتی دریاچه گهر با هزینه ای بالغ بر 180 میلیون تومان به پایان رسیده است ولی تاکنون این طرح از سوی سازمان حفظت از محیط زیست استان به تصویب نرسیده است .
ابراهیمی افزود: در صورت تائید این طرح می توان با بکار بردن راهکارهای مناسب نسبت به تشویق بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در دریاچه گهر اقدامات لازم را انجام داد.

رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان با اشاره به اقدامات انجام شده از سوی این سازمان برای تامین امکانات اولیه در دریاچه گهر، عنوان کرد: در سال جاری اعتباری بالغ بر 100 میلیون تومان برای افزایش سرویسهای بهداشتی، بهسازی سیستم آبرسانی، ایجاد ایستگاه غریق نجات و تامین امنیت مسیر جاده دسترسی دریاچه در نظر گرفته شده است.
ابراهیمی با تاکید بر تشکیل جلساتی در نیمه اول خرداد ماه به منظور تشریح راهکارهای لازم برای رفع مشکلات و کمبودها برای استقبال از گردشگران فصل تابستان، ابراز امیدواری کرد که تا قبل از شروع فصل گردشگری نسبت به رفع کمبودهای موجود در دریاچه گهر اقدام شود.
به گزارش خبرنگار مهر در خرم آباد ، دریاچه گهر به عنوان یکی از دریاچه های بکر و زیبای آب شیرین ایران در میان رشته کوه های زاگرس و در دامنه اشترانکوه واقع شده است. این دریاچه از ذوب برف های اشترانکوه و انباشت آب آن در پشت سد یا آب بندی که از ریزش کوه پدید آمده تشکیل شده است.

این دریاچه آب شیرین دائمی، شامل دو قسمت "گهر بالا" و "گهر پایین" است که به صورت یکی از جاذبه های دیدنی استان لرستان و کشور شناخته می شود. فراوانی نسبی آبهای ورودی به این دریاچه باعث می شود ، سر ریز آب آن به دریاچه پایینی (بزرگ ) بریزد.
طول دریاچه اصلی گهر ۵/۱ کیلومتر و عرض متوسط آن را ۶۰۰ متر برآورد کرده اند. حداکثر عمق دریاچه ۲۸ متر و مساحت آن در حدود ۱۰۰ هکتار است و در ارتفاع 2400 متری از سطح دریا واقع شده است.
این دریاچه در 35 کیلومتری شهرستان دورود قرار گرفته و راه اصلی رسیدن به آن از طریق همین شهرستان است.