صفحات

خواب خوشی برای دورود و لرستان دیده ام

گفتگوی اختصاصی لرنا با محسن منصوری عکاس حرفه ای طبیعت لرستان

محسن منصوری عکاس حرفه ای طبیعت لرستان است. او برای گرفتن یک عکس از مناظر طبیعی لرستان روزها و شبها و هفته ها و ماهها و گاهی سالها تلاش می کند. برای مصاحبه با او به گالری یا نمایشگاه عکس او در طبقه دوم یک پاساژ در خیابان شریعتی دورود می روم. با خوشرویی و تواضعی که ازبزرگی او حکایت می کند از ما استقبال می کند. نگاهی به اطراف می کنم و قابهای عکسهای زیبای مناظر طبیعی لرستان که روی دیوار نصب شده اند مرا همانند هر بیننده ای به وجد و حیرت می آورد. به یاد این خبر می افتم :«امروزه توریسم پردرآمدترین صنعت دنیا پس از تجارت اسلحه است» آیا لرستان با وجود طبیعت زیبا، موقعیت جغرافیایی خوب و بارندگی فراوان و... جایگاه شایسته خود را در صنعت جهانگردی کسب نموده است؟ این مصاحبه با مصاحبه های دیگرم فرق دارد، در طول مصاحبه بارها تحت تاثیر حرفها و ناگفته های آقای منصوری قرار می گیرم. آقای منصوری سخنور خوبی هم هست. شاید خوب حرف زدن را از عکسهایش آموخته باشد.

لطفا خودتان را معرفی کنید:
محسن منصوری هستم. 44 سال سن دارم. در در خیابان مهران دورود واقع در محله ترشاب سابق متولد شدم. بطور حرفه ای عکاس طبیعت لرستان بوي‍ژه دورود هستم.
کی و چگونه به عکاسی طبیعت پرداختی ؟
تا انجا که یاد دارم از کودکی و بطور ذاتی عاشق طبیعت بودم. و خدا را شکر در منطقه و شهری متولد شدم که طبیعت خدادادی زیبایی داشت و دارد. آن روزها خانه ما رو به کوه زیبای پریز و اشترانکوه بود و من همیشه ارزو داشتم که روزی از پریز عکس زیبایی بگیرم و از همان روزهاي كودكي کادربندی صحنه هاي زيباي كوهستاني را در ذهنم تمرین می کردم.
عکاس طبیعت در گذشته هم تنها شغل شما بوده است ؟
در آغاز جوانی در چند شرکت کار می کردم اما هیچگاه از طبیعت فاصله نگرفتم وهمواره آرزو داشتم كه عكاس طبيعت باشم و با سرمایه ای که کسب کردم در حدود سال 64 دوربین نسبتا خوبی تهیه کردم و بطور حرفه ای به عکاسی طبیعت لرستان پرداختم
از شغل و حرفه ات راضی هستی؟
من عاشق کارم هستم و از عکاسی طبیعت لذت می برم و از این بابت احساس خوشبختي مي كنم و خودم را ثروتمند ترین مردم به حساب می آورم. خوشحالم كه در حرفه ام موفق شده ام عکسهایم در همه جا در لرستان، ايران و حتي اروپا و آمريكا هم مورد استقبال عمومي قرار گرفته اند. و خوشحالم از اينكه گام كوچكي در معرفي زادگاهم برداشته ام و به همشهريانم خدكت نموده ام. اما از نظر مادی خیر وضع خوبی ندارم. مثلا گالری عکس من که هویت شهر و استان ماست در طبقه دوم یک پاساژ در انزوا است و فضای مناسبی برای بازدید همشهریان و توریستهاي ايراني و خارجي نيست. برخي از توريستهاي ايراني و خارجي وقتي به دفتر من مراجعه مي كننداز ديدن امكانات محدود ما تعجب مي كنند. تنها وسیله نقلیه من یک دوچرخه است. بیمه هم ندارم.
چقدر برای گرفتن یک عکس زحمت می کشید.
با یک مثال به این سوال شما جواب می دهم. هزارا ن شاعر آمدند و شعر گفتند و رفتند. اما چرا غزلهای حافظ و مولوی و سعدی ماندگار شدندو از دیگر شاعران چیزی باقی نمانده است؟ من برای بعضی از عکسهایم بیش از سه سال وقت گذاشته ام. مثلا برای یک عکس از پریز در سال اول در مناسبترین ایام و حالت نوری غبار منطقه را گرفت و سال بعد هم بارندگی کم بود تا بالاخره در سال سوم من آن عکسی را که می خواستم را شکار کردم و حالا شما ملاحظه می کنید. من به عنوان عکاس حرفه اي طبيعت باید تصویری را جلوی چشم بیننده قرار دهم که فرا تر از ذهن او باشد و اگر تصویر معمولی را ارائه بدهم که هنری نکرده ام. من باید عکسی را از دریاچه گهر بگیرم که وقتی یک نفر آن را می بیند مجذوب و علاقمند شود و واقعا لذت ببرد. گاهی یک عکس می تواند بیشتر از یک کتاب به بیننده اطلاعات بدهد.
برای گرفتن یک عکس چه مدت وقت صرف می کنید؟
من فکر می کنم حداقل 18 روز. مثلا الان مدت دو سال است که نقشه دارم که از منطقه گورکش عکس بگیرم، باید همه شرایط فراهم بشود تا عکس مناسبی بگیرم. برای من مهم نیست که چقدر وقت صرف یک عکس می شود. من احساس می کنم اگر عکس ضعیفی در معرض دید مخاطب قرار بدهم به شعور او توهین کرده ام. من مخاطبم را خیلی با شعور می دانم حتی با شعورتر از خودم. حق او خیلی بالاتر از اینهاست.
چه فرقی بین عکاس حرفه ای و آماتور وجود دارد؟
خیلی ها به دامان طبیعت می روند و نهاری هم می خورند و گاهی شب هم می مانند و گاهی تفریحی عکس هم می گیرند اما رسالتی که بر دوش یک عکاس حرفه ای است فرق دارد ما نسبت به آن منظره مدیون هستیم و نباید کوتاهی بکنیم. مثلا اگر من می خواهم کوه قارون را در یک عکس به تصویر بکشم باید در اوج صلابت زیبایی و شکوفایی و در طلایی ترین شرایط نوری و مناسب ترین وقت و شرایط باشد تا وظیفه ام را را انجام داده باشم و این عکس قارون هر بیننده ای را به وجد بیاورد تا مثل یک غزل حافظ ماندگار شود.
تاکنون در چه نمایشکاهها یی شرکت کرده اید و چه افتخاراتی راکسب نموده اید.
عکسهایم را در شهر های مختلف ایران ازجمله تهران، اصفهان و شیراز نمایش داده ام. در نمایشگاههای کشورهای اروپایی و آمریکا هم عکسهایم مورد استقبال قرار گرفتند. مثلا در نمایشگاهی در سانفرانسیسکو آمریکا یک غرفه بطور کامل به نام لرستان اختصاص یافت و تعداد پنجاه پوستر از عکسهای من نمایش داده شد. البته من خودم به علت بضاعت مالی ضعیفم هنوز به خارج کشور سفر نکرده ام. کسی که زحمت شرکت عکسهای من در نمایشگاه سانفرانسیسکو را کشیده بود از استقبال چشمگیر عمومی از غرفه لرستان خبر می داد.
طبیعت لرستان از دید شما چگونه است؟
لرستان یک گنجینه و کلکسیونی از تمام زیباییهاست. امسال به همت شهردار دلسوز دورود کارهای خوبی برای معرفی این توانمندیها به مسافران نوروزی و مردم لرستان انجام شد و پوسترهای بزرگ و زیبایی در جاهای مختلف شهر به نمایش گذاشته شد بر روی انها نوشته شده بود « دورود پایتخت طبیعت ایران». اميدوارم نتيجه اين اقدام بجا را در سالهاي آينده ببينيم. ما گزاف نگفتیم و با سند هم این را ثابت می کنیم. ما زیبا ترین دریاچه ایران (گهر)، زیبا ترین آبشارهای ایران زیبا ترین دره ایران (دره نی گاه) زیبا ترین دشت گل (دشت لاله های واژگون) زیبا ترین رودخانه ها و سرابها و همچنین کوههای بسیار زیبا و پوشیده از برف دائمی را داریم. بهترین انواع پوشش کیاهی و جنگلی را داریم. کدام منطقه ایرا ن تمام این زیباییها را یکجا دارد؟ اما متاسفانه روی همه این ظرفیتها و استعدادها کار نکرده ایم. به جرات می گویم شاید تنها کسی باشم که عمر و زندگی اش را روی به تصوير كشيدن و معرفي اين استعدادها و قابليتها گذاشته است.
چه طرح و برنامه ای برای آینده دارید؟
تا زمانی که جان در بدن دارم یک ذره از اهدافم عقب نشینی نخواهم کرد. صادقانه بگویم خواب خوشی برای لرستان و بخصوص دورود دیده ام خیلی خواب شیرینی که نمی توان الان توصیف کنم امیدوارم این عمر را داشته باشم تا این خواب محقق شود. یک بخشی از این خواب دست خودم است و باید خودم آن را محقق کنم و بخش دیگری دست کسانی مثل شما و مسئولان و سایر شهروندان و هم استاني هاست.
آيا مردم و مسئولين از كارهاي شما استقبال مي كنند و شما را حمايت مي كنند؟
مردم ما انصافا خیلی به من لطف دارند. و هرکجا که من را می بینند در خیابان، داخل تاکسی، داخل قطار، در صف نان به من ابراز محبت می کنند. این بزرگترین سود و سرمایه من هست. من اگر همین نان خالی هم گیرم نیایددست از خدمت به این مردم نمی کشم و با چنگ و دندان هم شده کارم را ادامه خواهم داد. من واقعا بدهکار این مردم هستم و در مقابل لطف آنها کاری نکرده ام.
و مسئولین چطور؟ آيا شما را حمايت و تشويق مي كنند؟
مسئولین فرق دارند، آنها کار دستشان است و واقعا مسئول هستند از آنها توقع دارم. مثلا من دغدغه شغل دارم. من بسیجی وار و با تمام عمرم و وجودم برای معرفی و تبلیغ شهر و استانم شبانه روز کار می کنم گاهی برای یک عکس ماهها در سخت ترین شراتیط سرما و گرما و.. کوهستان وقت و انرژی می گذارم اما بیمه نیستم مثلا همين زمستان گذشته 29 روز در سرماي زير 50 درجه در درياچه گهر مشغول عكاسي بودم و يكي از بهترين دوربينهايم در اثر سرماي شديد متلاشي شد. اگر در راستای کارم که خیلی هم پر خطر است یک اتفاقي برايم بیفتد هیچکس مرا حمایت نمی کند. من خیلی خوشحال می شوم اگر روزی یک مسئول شهر یا استان از من احوالی بپرسد مثلا با یک بسته شیرینی از همین در بیاید و به ما سر بزند این برای ما دلگرمی و تشویق بزرگی است. کاری که خیلی از مردم می کنند منتها از مسئولین توقع بیشتر هست. من الان دغدغه این را دارم که سر ماه کرایه این مغازه را بپردازم و در شان خودم نمی دانم که به کسی رو بیندازم. اغراق نمی کنم اما من به تنهایی به اندازه چندین کارمند دولت یا شاید یه اندازه یک اداره عریض و طویل به زادگاهم و همشهریانم خدمت می کنم و اگر خدای ناکرده نصف این تلاش رادر کارهای اقتصادی حلال صرف می کردم الان وضعم این نبود. از مسئولین شهر دورود و استان لرستان انتظار دارم برای یک بار هم که شده به گالری عکس من سر بزنند و اگر دیدند آثار من ارزش ندارند بروند و پشت سرشان را هم نگاه نکنند. کار من که سیاسی نیست و یک کار اهورایی و خدایی است و به هیچ جناح و باند سیاسی وابسته نیست.
چه کسانی از مسئولین تا کنون شما را حمایت کرده اند یا با شما همکاری لازم را داشته اند.
آقای منوچهر حاجیوند شهردار با ذوق و دلسوز دورود که از شما می خواهم تشکر ویژه من را به ایشان ابلاغ کنید . همچنین اقای محسن غلامزاده رئیس شورای شهر دورود. آقای مجید کیانپور شهردار سابق دورود هم خیلی به معرفی شهر دورود توجه داشت و قابهای عکسی از طبیعت دورود را در ساختمان شهرداری دورود نصب کرد و ان روزها خیلی مایه دلگرمی و تشویق ما شد.
فرمانداری، آموزش و پرورش، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر ادارات شهر دورود چی ؟
متاسفانه خیر. وا قعا چی می شد اگر فرماندار یا رئیس اداره آموزش و پرورش دورود یا فلان مسئول شهر هم در اوقات فراغت به اینجا سری بزنند تا از ديدن اين مناظر طبيعت لذت ببرند. یا شايد هم تابلویی از طبیعت دورود در اداره شان یا در دفتر کارشان نصب کنند تا مردم ما با اعتماد بنفس به شهر و منطقه زیبایشان افتخار کنند. گاهی یک عکس هم به اندازه یک کتاب یا مقاله روی فکر و فرهنگ و اعتماد بنفس و روحیه ما اثر می گذارد. و بچه های هنرمند عکاس ما هم با دلگرمی به کارشان ادامه بدهند.
ولی عکسهای شما در فرمانداری دورود موجود است.
آن عکسها را هم مجید کیانپور شهردار سابق در فرمانداری نصب کردند.
مسئولان استان و استانداری چطور؟
بله آقای بازوند معاون استاندار واقعا عاشق لرستان و خدمت به مردم بود. وجود چنان مدير توانمندي براي لرستان مايه افتخار است. وقتی که برای اولین بار مجید کیانپور شهردار سابق دورود من را به آقای بازوند معرفی کرد او همانند یک برادر مرا در بغل گرفت و همیشه از احوال ما جویا می شد. کار عکاسی مناطق زلزله زده دورود را آقای بازوند به من محول ساخت و من هم عکسهایی را تهیه کردم و کمک خوبی به مجموعه ما شد. از همين جا به او سلام مي رسانم و تشكر مي كنم.
آیا کسی هست که کار شما را ادامه بدهد مثلا شاگردی هم دارید که بعد از شما به عکاسی حرفه ای طبیعت لرستان بپردازد؟
بله هومن کلیوند خوب دارد کار می کند و خیلی هم با استعداد و سلیقه است.
هومن چند سال دارد؟
جوان است حدود بیست و چند سال دارد
سایر شاگردان چطور؟
همه بچه هایی که اینجا با من کار می کنند به عکاسی طبیعت علاقمند هستند و من همه را تشویق می کنم.
نام چند نفر را ذکر می کنید؟
محمد کردی هم خوب کار می کند و خیلی هم استعداد دارد. فرزاد مرادی هم هست که بیشتر زحمت کارگردانی و مدیریت این گالری بر دوش اوست. همچنین محمد یاراحمدی و دوستان دیگر. من مطمئنم آتشی را که روشن کرده ام بعد از خودم خاموش نخواهد شد.
شما هیج وقت به عنوان عکاس بازاری کار کرده اید مثلا عکس پرسنلی 3در4 و ... گرفته اید.
خیر. علاقه و عشق من عکاسی طبیعت است. و هرگز به خاطر پول از کسی يا حتي از طبيعت عکس نگرفته ام و نمی گیرم.
شما هفته ها و ماهها و سالها در طبیعت و مشغول عکاسی بوده اید. حتما خاطرات جالب زیادی هم دارید؟
بله کار ما همه اش خاطره است مثلا یک روز در دره نی گاه در حال تهیه یک عکس از یک سوژه بودم تا فراهم شدن شرایط نوری مناسب حدود یک ساعت وقت داشتم و چون خسته بودم خواستم چرتی بزنم و استراحت کوتاهی بکنم اما خوابم برد و وقتی بیدار شدم دیدم هوا تاریک شده و مجبور شدم چند شبانه روز دیگر هم بمانم تا شرایط نوری مناسب فراهم شود. و همان شب وار کیسه خوابم شدم و همان لحظه اول احساس کردم چیزی داخل کیسه خواب من است اما آنقدر خسته بودم که بدون توجه خوابیدم و صبح وقتی که بیدار شدم دیدم یک عقرب بزرگ و خطرناک داخل کیسه بود.
آن عقرب را کشتی یا نه؟
خیر به هیچ وجه. هرگز
تا حالا از هیچ حیوان وحشی مثل مار و عقرب و گرگ و.. گزندی به شما رسیده؟
خیر اصلا- من فکر می کنم وقتی کسی زیاد در طبیعت باشد و قصد او تخریب و آزار و اذیت دیگر موجودات نباشد یک امواجی از بدن او مرتعش می شود که همه طبیعت و از جمله حیوانات وحشی او را خودی می دانند اما اگر کسی با اندیشه و نیت منفی به طبیعت برود فرکانسها و امواج دیگری از او ساطع می شود و حیوانات وطبیعت هم با او دشمنی می کنند. من انواع و اقسام حیوانات را دیده ام اما از هیچکدام گزندی هم به من رسیده است. اما در زندگی از آدمیزاد ضربه خورده ام.
فرمودید در سرمای شدید زمستان گذشته شما در دریاچه گهر در اشترانکوه بودید
بله به مدت 29 روز تمام و یکی از دوربینهای عکاسی ام به دلیل سرمای زیاد متلاشی شد. خوشبختانه دوربین دیگرم به فریادم رسید و توانستم عکسی که می خواستم را بگیرم.
نام دوربین شما چه بود؟
مامیا آر زد (RZ) 67
چقدر قیمت این دوربین بود؟
حدود پنج میلیون تومان.
راستی شما هیچ وقت عکسهایتان را در کامپیوتر و با فوتوشاپ یا برنامه دیگری دستکاری می کنید.
خیر. هرگز هرگز. چون در آن صورت آن عکس واقعی نیست. و اگر این کار را بکنم به خودم و مخاطبانم دروغ گفته ام و به شعور مردم توهین کرده ام. شاید هم هیچ وقت و در هیچ دادگاهی فاش نشود اما هنرمند نیستم و کار خودم را با تقلب خراب کرده ام. من اصلا فوتوشاپ بلد نیستم و اشنایی من با کامپیوتر خیلی کم است. این که هنر نیست که کسی برود یک قله ای از هیمالیا و یک دره را از آلپ و دریاچه ای را از آمریکا بیاورد و با هم ست بکند و بگوید این دریاچه گهر و آن اشترنکوه و این یکی هم دره نی گاه است. من گاهی برای شرایط نوری مناسب یا یک لکه ابر یا رفع غبار محلی منطقه عکاسی ام هفته ها در کوه منتظر می نشینم. من با عکسهایم زندگی می کنم و آنها را مثل بچه خودم دوست داشتنی و طبیعی می خواهم و فکر می کنم اگر موفقیتی داشته ام بخاطر همین است که عکسهای من با زبان صادقانه حرف می زنند و نیازی به تبلیغ ندارند.
از اينكه در اين مصاحبه شركت كرديد سپاسگذارم.
من هم از شما تشكر مي كنم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از اينكه با نظرات خوبتان در وبلاگ سلام دورود ما را دلگرم مي كنيد، سپاسگذاريم